هرکاری که تمام نشده و نیمه آن باقی مانده باشد. (ناظم الاطباء). نیم کاره . ناقص . ناتمام . به اتمام نرسیده .
-
نیمه کاره گذاشتن ; به پایان نرساندن و رها کردن .
-نیمه کاره ماندن ; ناتمام باقی ماندن . به انجام نرسیدن: بعضی سخنان به اتمام نارسانیده نیمه کاره مانده است . (رشحات علی بن حسین کاشفی ).