جستجو
کد : DK-197539     

نیم مست


مست باخبر. (آنندراج ). آنکه کاملاً مست نشده باشد. (ناظم الاطباء). سرخوش . (یادداشت مولف ). می زده . شاد و شنگول . تردماغ . که می در او اثر کرده است اما از پایش نینداخته:
همی تاخت بهرام خشتی به دست
چنانچون بود مردم نیم مست .

فردوسی .