نخفتنی . آرام نگرفتنی . که خواب و آرامش پذیر نیست : این فتنه ناخفتنی است ; تمام نشدنی است .
که نتوان در آن خوابید. که جای خواب و آرامش نیست . که در آن جای خوابیدن و آرامش و استراحت نیست . که نتوان در آنجا خفت:
به اندرز گفتش همه گفتنی
که جائی چنین هست ناخفتنی .
نظامی .