جستجو
کد : DK-189361     

ناخر


کهنه پوسیده ریزریز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
  • استخوان کاواک که به وزیدن باد آواز آید از وی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). استخوان پوسیده . (مهذب الاسماء). قیل الذی تدخل فیه الریح ثم تخرج منه و لها نخیر. (اقرب الموارد).
  • خوک حمله کننده . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). الخنزیر الضاری . (اقرب الموارد). ج ، نُخُران .
  • ما بالدار ناخر; احد. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).