بی حفاظ. بی پوشش . (ناظم الاطباء). بی احتیاط. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). که حفاظ ندارد. که ایمنی و اطمینان خاطر در آن نیست . که بی در و پیکر است . که حصن و حصاری استوار ندارد.
بی شرم . بی حیا. (ناظم الاطباء). بی شرم فاسق. (آنندراج )(غیاث اللغات ). که شرم و حفاظ ندارد. آلوده دامن . که از فسق و فجور پرهیز نمی کند. فاجر. بدکاره . بی عفت . بی تقوی . که پاس ناموس خویشتن و دیگران ندارد: مردی باشمشیر و سپر بینی با تو بیاید و انصاف تو بستاند چنانکه خدای فرموده است ناحفاظان را. (تاریخ سیستان ).
که و مه چون بمجلس جام گیرند
ترا در ناحفاظان نام گیرند.
(ویس و رامین ).