جستجو
کد : DK-189182     

ناجخ


سرفنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ساعل . (المنجد) (اقرب الموارد). آن که سرفه میکند. (ناظم الاطباء).
  • دریای پرشور. (منتهی الارب ) (آنندراج ). البحرالمصوت . (اقرب الموارد). دریای با بانگ و شور. (ناظم الاطباء).
  • سیل ناجخ ; سیل شدیدی که زمین را بکند. (المنجد).
  • (اِ) صدای اضطراب آب بر کنار دریا.(اقرب الموارد). آواز اضطراب آب بر کنار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ناجخ البحر; صوت اضطرابه . (المنجد).