جستجو
کد : DK-182067     

مفاکهه


مفاکهة. مطایبه . ممازحه . با یکدیگر مزاح کردن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
  • (اِمص ) طیبت .شوخی . مزاح . خوش طبعی . خوش منشی . لاغ . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): و درد زدگی فراق مشاهدات رابه نور اجتماع و فاکهه مفاکهه شریف امید تشفی می دارد. (منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 142). و حدیث و سخن این مخنث در آفاق فاش و مشهور شد، بعضی مسخرگان کرمان از نشاط مفاکهه و محاوره او عزیمت زیارت مصمم کردند. (ترجمه محاسن اصفهان ). و رجوع به مفاکهة شود.