جستجو
کد : DK-168454     

مارپیچ


پیچیدگی در اطراف مرکزی . (ناظم الاطباء). پرچم و... آنچه مصوران شکلی بوضعی کشند که گویا چند مار باهم پیچیده اند. (غیاث ) (آنندراج ). به شکل مار حلقه زده . حلقه های پیوسته که از بزرگ آغازیده و بتدریج کوچک شود چنان مار که حلقه زده باشد. حلزونی شکل . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا):
ظفر معاینه در رمح مارپیچ ملک
بود چو معجز موسی در اژدها دیدن .

سوزنی .