جستجو
کد : DK-168416     

مار


معروف است که به زبان عربی حیه گویند. (برهان ). حیه . (ترجمان القرآن ). حیوانی دراز و خزنده و بی دست و پای که به تازی حیه گویند. ج ، ماران . (ناظم الاطباء). پهلوی «مار» ، سانسکریت ، «ماره » ، این کلمه سانسکریت بمعنی میراننده و کشنده است ، بنابراین با کلمه اوستائی «مئریا» بمعنی زیانکارو تباه کننده یکی است ، از مصدر «مر» اوستائی و پارسی باستان بمعنی مردن ... کردی ، «مار» . جانوری از خزندگان دارای بدنی دراز و قابل انعطاف ، بدون دست و پابیشتر آنها مولد زهرهای کشنده اند و تعداد دنده های آنها بسیار است ولی جناق ندارند. (از حاشیه برهان چ معین ). جانوری است از راسته خزندگان که دارای اندام خارجی (دست و پا) نیست بدنی کشیده و طویل دارد. ماردارای اقسام مختلف است که بعضی از آنها سمی و برخی بدون سم هستند. و تاکنون در حدود 2000 نوع مار کشف شده که بیشتر سمی و در نواحی گرم بسر می برند. (از لاروس ). عِسوَدّ. عامر. عامرة. عَمَج . عُمٌّج . عومج . عَوهُج . غول . غِطرَب . ابنة الجبل . عِرزِم . عِربِد. عثمان . عَثاء. طَل ّ. طوط. رَقاش . هاب . لاهة. (منتهی الارب ).ایم . حنش . اخزم . اشجع. (نصاب ). راسته ای از خزندگان که فاقد دست و پا هستند و کمربندهای مربوط به این اندامها نیز از بین رفته است و در نتیجه از بین رفتن اندامها، تقسیم کار در نقاط مختلف تیره پشت نیز از میان رفته و مهره ها به استثنای مهره اطلس همگی شبیه یکدیگرند. دنده ها در تمام طول بدن بجز دم وجود دارند و در حرکت حیوان عمل مهمی انجام میدهند. در ماران عظم قص هرگز وجود ندارد. یکی از مشخصات ماران اتساع بسیاری است که دهان برای بلعیدن طعمه پیدا می کند. این صفت در ماران سمی به منتهی درجه می رسد، به این ترتیب می توانند طعمه های بزرگتر از خود را نیز ببلعند زیرا از طرفی همه استخوانهای فک دارای حرکت می باشند ومفصلی می شوند و از طرف دیگر استخوان مربع که در حال استراحت بطور مورب قرار دارد در هنگام باز شدن دهان تقریباً عمودی می شود وانگهی دو نیمه فک تحتانی باهم مفصل شده ممکنست از هم باز شوند و چون جناغ سینه نیز وجود ندارد طعمه های بزرگ به آسانی می توانند وارده معده گردند. دندانها در ماران بر روی دو آرواره قرار دارند و گاهی تمام حفره دهانی و استخوان کامی و حتی استخوان تیغه ای را می پوشانند. در بین دندانهای آرواره بالا در ماران سمی دندانهای سمی قرار دارند. زبان ماران دارای شکاف است و مری و معده مانند دهان نیز اتساع می یابند. شش ها بدون قرینه می باشند و شش چپ بسیار کوچکتر است و گاهی اصلاً وجود ندارد. چنین بنظر می رسد که چشم ماران فاقد پلک است زیرا ماران دارای نگاه ثابتی هستند ولی در واقع در ماران پلک وجود دارداما بشکل پرده شفاف نازکی است که وسط قرنیه روی چشمها بهم چسبیده اند. ماران تقریباً همه از طعمه های زنده تغذیه می کنند. (از فرهنگ فارسی معین ):
مار را هرچند بهتر پروری
چون یکی خشم آورد کیفر بری .

بوشکور.