جستجو
کد : DK-145268     

قاتل


نعت فاعلی از قتل . کسی که انسان یا حیوانی را بکشد و جانداری را بی جان کند. خونی . کشنده . (ناظم الاطباء). قتل کننده . (آنندراج ). هلاک کننده . (ناظم الاطباء). آدم کش . خونخوار. ج ، قاتلین . قاتلون . قتله . قتال:
ز بادش خون همی بفسرد در تن
که بادش داشت طبع زهر قاتل .

منوچهری .