جستجو
کد : DK-140412     

فاشرستین


به لغت سریانی و بعضی گفته اند یونانی ، بمعنی دافع. شصت علت باشد، و آن گیاهی است که شیرازیان سیاه دارو گویند و به عربی کرمةالاسود خوانند، وآن شش بندان است که مانند عشقه بر درخت پیچد. (برهان ). دزی صور دیگر کلمه را فاشررشتین ، فاشرشتین و فاشرشیین ذکر کرده است . (دزی ج 2 ص 269) . نباتش در پیچیدن به مجاور خود، شبیه است به لبلاب و در رنگ مخالف فاشروا، و به فارسی ششبندان نامند. ساق او سیاه و ثمرش مانند فاشروا سیاه است . و ظاهر بیخ او سیاه و باطن سرخ ، و در افعال ضعیف تر از فاشرا و ضماد برگش جهت زخمهای حیوان و استوای عصب نافع است . (تحفه حکیم مومن ). به عربی کرمةالاسود و به یونانی البابس مالیا بمعنی کرم اسود و به رومی اناروترطیس ، و به بربری میمون و به اندلس معروف به بوطانیه است . (از مخزن الادویه ). کرمةالبیضا. فاشرشین . کرمةالسوداء. انبالیس مالینا . (یادداشت بخط مولف ). رجوع به فاشرا و فاترسین شود.