جستجو
کد : DK-137549     

غداره


(اِ) پیکان پهن بزرگ شکاری ، و آن را به اندام بیل سازند. (برهان ). پیکان بزرگ. (جهانگیری ). پیکان تیر بزرگ که به ترکیب بیل سازند. (آنندراج ) (انجمن آرا). به معنی پیکان نیزه نیز آمده . (از لسان العجم ). غداره ماخوذ از کتاره ، کتاله است که در سانسکریت کَتارا و در زبان اردو کَتاره و کَتاری است: شش تن مقدم ایشان خویشتن را به کتاره زدند چنانکه خون در آن خانه روان شد... این خبر به امیر رسانیدند گفت این کتاره به کرمان بایست زد . (حاشیه برهان چ معین ذیل غداره و کتاره ). صاحب لسان العجم گوید: غداره در ترکی شمشیری است که به پهلوی اسب می بندند. (لسان العجم ). ولی ظاهراً همان غداره و کتاره فارسی است که به زبان ترکی راه یافته . قداره . (حاشیه برهان چ معین ). رجوع به قداره شود.
  • دبه برنجین . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا).
  • یک نوع سلاح محافظ سر. (لسان العجم ). از این کلمه ترکیبات غداره بستن ، غداره بندی ، غداره کشیدن نیز به کار برند.