جستجو
کد : DK-137520     

غت


احمق. ابله . (برهان قاطع) (فرهنگ اوبهی ). جاهل و نادان . (برهان قاطع). گول . (آنندراج ) (انجمن آرا):
هست با فضل شیخ بواسحاق
تیر گردون ز راه دانش غت .
شمس فخری (از آنندراج ) (انجمن آرا) (فرهنگ رشیدی ) (فرهنگ شعوری ).
  • کسی که خود را کسی می داند و زود از جا درمیرود. (فرهنگ نظام ).

    • برچسب ها:
    • غت