جستجو
کد : DK-137499     

غبوق


شراب شبانگاه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (دهار). ج ، غبائق برخلاف قیاس . (اقرب الموارد). آن شراب که شبانگاه خورند. (مهذب الاسماء). شراب شبانگاه و آخر روز. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). آنچه به شب آشامند از آشامیدنی چون شیر و شراب و جز آن . خلاف صبوح .
  • شرب شبانگاه ، و آن از مغرب تا گاه نماز خفتن باشد: و فتح اخلاط نیز پیوند آن فتوح و غبوق آن صبوح شد. (جهانگشای جوینی ). و در گوش هر عاقل و مدهوش ، به صبوح و غبوق آواز نوشانوش . (ترجمه محاسن اصفهان ص 26).
  • شتر ماده ای که پس از مغرب دوشیده شود: هذه الناقة غبوقی و غبوقتی ; ای اغتبق لبنها. ج ، غبائق.
  • لقیته ذاغبوق و ذاصبوح ; ای بالغداة و العشی ، لایستعملان الا ظرفاً. (اقرب الموارد).