جستجو
کد : DK-137481     

غبوب


روز میان بر آب آمدن شتران . (منتهی الارب ). یک روز آب خوردن و یک روز تشنه ماندن حیوان . (اقرب الموارد).
  • بدبوی شدن گوشت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). گنده شدن گوشت . (زوزنی ). گندا شدن گوشت . (تاج المصادر بیهقی ).
  • گندیدن خوراک و خرما و به قولی بیات شدن آنها، خواه فاسد شوند یا نه . (اقرب الموارد).
  • شب گذاشتن نزدیک کسی : و منه المثل رُوَیْدَ الشِعرَ یَغب ًّ. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد); ای دعه حتی تاتی علیه ایام ، و این مثل در تانی و ترک عجله به کار میرود. (اقرب الموارد).
  • به آخر رسیدن کارها. (منتهی الارب ).
  • آنکه یک روز تب آید و یک روز نه . (اقرب الموارد) (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ).