نعت فاعلی از غضو. شی ٌ غاض ٍ; چیز نیکو فراهم آمده و انبوه . (منتهی الارب ).
رجل ٌ غاض ٍ; مرد نیکوحال و بسنده عیال خویش را. (منتهی الارب ). بعیرٌ غاض ٍ; شتر غضاخوار. (آنندراج ). رجوع به غاضی شود. لیل ٌ غاض ٍ; شب تاریک و شب روشن . از اضداد است . (منتهی الارب ). ج ، غواض .