مونث اعیط، یعنی گردن دراز. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
درازسر و درازگردن . اباکننده و ممتنع. (از اقرب الموارد). ج ، عیط. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). قارة عیطاء; پشته بلند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تپه مشرف که بسوی آسمان دراز شده باشد. هضبة عیطاء; کوه مرتفع. (از اقرب الموارد).