جستجو
کد : DK-130482     

عبادت


عبادة. پرستش کردن . بندگی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
  • طاعت و نهایت تعظیم برای خدای متعال . (از اقرب الموارد):
    جان تواز بهر عبادت شده ست
    بسته در این خانه پراستخوان .

    ناصرخسرو.