جستجو
کد : DK-130449     

عبابید


عبادید. گروه های مردم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
  • گروه درگذشته وپریشان و متفرق شده و دونده به هرسوی ، یقال : صار القوم عبابید; ای متفرقین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
  • راههای دور. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و فی اللسان : الاطراف البعیده . (اقرب الموارد).
  • بیشه ها. (منتهی الارب ) (آنندراج ). عبابید و عبادید دو جمعند که مفردی از لفظ آنها نیامده است . (از اقرب الموارد).