جای هلاک . گویند: وقع فی عاثور شر و عافور شر. (منتهی الارب ). المهلکة من الارضین . (اقرب الموارد).
بدی . (منتهی الارب ). شر. (اقرب الموارد). گوی که جهت شکار شیر و جز آن کنند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). گو و مانند آن که آماده شود تاکسی در آن افتد. و آن فاعول است از عثار. (اقرب الموارد). آنچه بدان لغزند. (اقرب الموارد). چاه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).