جستجو
کد : DK-127408     

طالع شدن


برآمدن . طلوع کردن . صبح طالع شدن ; دمیدن . (دستوراللغه ادیب نطنزی ). سرزدن آفتاب از پس کوه . برآمدن . تیغ زدن:
چون حمل ساقط شود میزان همی طالع شود
همچنان در دین از ایشان مردمی پیدا شود.

ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 133).