جستجو
کد : DK-126824     

ضغم


گزیدن چیزی را به دندان . (منتهی الارب ). به دندان گرفتن . (تاج المصادر) (دهار) (زوزنی ). اندک گزیدن . (منتهی الارب ). گزیدن . (منتخب اللغات ). گزیدن چیزی که به دریدن نرسد. (منتخب اللغات ). گاز گرفتن .
  • پرکردن دهان را از چیزی که مطلوب است . (منتهی الارب ).