جستجو
کد : DK-126804     

ضریر


کور. مرد نابینا. (دهار). نابینا. ج ، اَضِرّاء، اَضَرّاء. (منتهی الارب ). بی دیده . اَعمی . آنکه بینایی او رفته باشد. (منتخب اللغات ). کفیف . مکفوف:
ز خاک پای توروشن شود دو چشم ضریر
بیاد کردن نام تو به شود بیمار.

فرخی .