شتر ماده بدخو گزنده دوشنده را. (منتهی الارب ). اشتر که دندان کُنَد دوشنده را. (مهذب الاسماء). ناقه که گاه دوشیدن بگزد. گزنده . (منتخب اللغات ).
ماده شتر که در نو زادن بگزد (؟ ). (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ). آن کس که تیرهاء قمار بگرداند. شدید. (مهذب الاسماء): حرب ضروس ; حرب مهلکة.