جستجو
کد : DK-126501     

ضاحک


خندان . (دهار). خندنده . (منتهی الارب ). مرد بسیارخند. (منتهی الارب ). خنده کننده .
  • رای ضاحک ; ظاهر. غیرملتبس .
  • سنگ درخشنده . (مهذب الاسماء). سنگ نیک سپید نمایان در کوه . (منتهی الارب ).
  • ابر که سایه افکند. (مهذب الاسماء).
  • ابر بابرق. (منتخب اللغات ).
  • روضة ضاحک ; موضعی است در صمان . (منتهی الارب ).