جستجو
کد : DK-123862     

صاع


پیمانه ای است که بر آن احکام مسلمانان از کفاره و فطره دائر و جاری است ، و آن چهار مُدّ است و هر یک مُدّ یک رطل و ثلث رطل و رطل دوازده اوقیه است و اوقیه یک استار و دو ثلث استار، و استار چهار مثقال و نصف مثقال و مثقال یک درهم و سه سبع درهم و درهم شش دانگ و دانگ دو قیراط، و قیراط دو طسوج و طسوج دو جو میانه ، و جو میانه شش یک ازهشت یک درهم است و حبه یک چهل وهشتم درهم . داودی گوید که مقدار صاع که در آن اختلاف واقع نشود چهار مشت است از دو کف مرد میانه که نه بزرگکف باشد و نه خرد، زیرا که در همه جا صاع نبی (ص ) یافت نشود. ج ، اَصْواع ،اَصْوُع ، اَصْوُع ، صوع . (منتهی الارب ). کیله ای است به وسعت چهار مُدّ و مُدّ پری دو کف است از طعام ... و قدر صاع به رطل عراقی نه رطل و به رطل مدنی شش رطل است . (رساله اوزان و مقادیر مقریزی ). نام پیمانه ای است که چهار مد باشد و هر مد یک رطل و ثلث رطل باشد. (غیاث اللغات ). چهار مد بود نزد مردم مدینه و هشت رطل نزد مردم کوفه . (مفاتیح العلوم خوارزمی ص 11). پیمانه چهارمنی . چهار من شرعی . (زمخشری ). پنج رطل و چهار مد. یک من تبریز و سی مثقال است . (از حاشیه صراح خطی ). مساوی دو هزار و نهصد و چهل و هشت گرم و چهل سانتی گرم است . (ترجمه شرایع به فرانسه تالیف دوکری ج 1 ص 18 ح 1). مجازاً بمعنی جام آید:
ز دزدی ّ صاع آوریده خبر
بدین داستان من شدم چون شرر.

شمسی (یوسف و زلیخا).