جستجو
کد : DK-109326     

سارا


خالص را گویند. (جهانگیری ) (رشیدی ) (غیاث ) (انجمن آرا) (فرهنگ خطی کتابخانه لغت نامه ). خالص و صاف . (شعوری ). خالص و ویژه . (آنندراج ). اگر چه این لفظ به این معنی شایستگی صفت دیگر چیزها رانیز دارد لیکن ترکیب آن بجز عنبر و مشک وزر بنظر نیامده است . همچو عنبرسارا، و زر سارا. (برهان ) (جهانگیری ) (انجمن آرا) (رشیدی ) (غیاث ) (آنندراج ) . پاک . بی آمیغ. ناب . تمیز. بی بار.
-زر سارا ; زر خالص . زر بی بار:
چه حاصل زانکه دانی کیمیا را
مس خود را نکردی زر سارا.

جامی (از شعوری ).