جستجو
کد : DK-109250     

سادگی


ساده بودن . عاری بودن از نقش و نگار. بی نقشی .
  • بی آرایشی . بی زیوری . بی زینتی .
  • آسانی . مقابل دشواری .
  • خلوص . بی آمیغی . بساطت .
  • همواری . صافی .
  • همواری سخت . لغزانی . لغزندگی: بعد از آن برفتیم و بدان زمین [ که مانند نقره بود ] رسیدیم و بدشواری بر آن نمی شایست رفتن از سادگی که بود، جمله سیم خالص بود. (مجمل التواریخ والقصص ).
  • بی حیلگی . سلیم دلی . بی مکری . صاف و سادگی . خوش قلبی . خوش جنسی . خوش فطرتی . خوش طینتی . پاک ضمیری . پاک درونی . پاکیزه درونی . صافی ضمیری . مقابل عیاری .
  • ساده لوحی . گول خوری . خوش باوری . زودباوری . چلمنی . په پگی . پخمگی . ابلهی . احمقی .