گرگ. ذئب .
مرد دلیر. اسپ نجیب نیکورفتار. بزرگی . بزرگسالی . نام ستاره ای است سرخرنگ. خوشه . ذکر الضباع ; کفتار نر بسیارموی . نعثل . ج ، اَذیاخ ، ذیوخ ، ذَیَخَة:
وَلدِت خلداً و ذیخاً فی تشتمه
و بعده خزَراً یشتد فی العضد.
(صفوان انصاری از البیان والتبیین ج 1 ص 41).