جستجو
کد : DK-96753     

ذافنی


صاحب مخزن الادویة گوید به کسر قاف لغت یونانی است . بمعنی غار الاسکندرانی . گیاهی است برگ آن قریب بدرخت غار جبلی و شبیه ببرگ مورد و از آن بزرگتر و سفید و طولانی و شاخهای آن بقدر شبری . و از ساق مابین برگ آن ثمر میروید بقدر نخودی سبزو مدوّر و بیخ آن خوشبو و شبیه بعود و تندطعم و منبت آن کوهستانهاست . طبیعت آن در دوّم گرم و خشک . آشامیدن بیخ آن بقدر شش درم با طلا که نوعی از شراب است جهت ادرار بول و حیض و اخراج مشیمة و رفع تقطیرالبول و حبس آن نافع. مقدار شربت از بیخ و ثمر آن تا دو مثقال است - انتهی . و صاحب برهان قاطع گوید: ذاقی بر وزن ساقی به یونانی درخت غار را گویند و آن درختی است که برگش از برگ بید درازتر و از برگ مورد بزرگتر و نرمتر و سفیدتر میباشد و میوه آن از فندق کوچکتر و از نخود بزرگتر است . اسهال خونی را نافع بود و یکنوع از آن را ذاقی الاسکندری خوانند - انتهی . و صاحب تحفه گوید: ذاقنی الاسکندرانی ، گیاهی است برگش قریب بدرخت غار جبلی شبیه ببرگ مورد و از آن بزرگتر و سفید و طول شاخها بقدر شبری و از ساق و مابین برگ ثمری رسته بقدر نخودی ، سبز و مدوّر بیخش خوشبو و شبیه بعود و تندطعم و در دوّم گرم و خشک و مدور و مخرج جنین و جهت تقطیر و حبس البول و حیض نافع و قدر شربتش از بیخ و ثمر تا دو مثقال است . و صاحب اختیارات بدیعی گوید: ذاقی الاسکندرانی معنی آن به یونانی غارالاسکندرانی بوددیسقوریدس گوید ورق او از ورق مورد بزرگتر و نرم تر و بغایت سپیدتر بود و ثمر وی در میان ورق بود بمقدارنخودی و در کوهستانها روید و بیخ وی مانند بیخ موردبود لیکن بزرگتر و خوشبوی تر بود و چون بیخ وی بگیرند مقدار شش درم و با طلا بیاشامند نافع بود جهت دشوارزادن و چکیدن کمیز و جهت کسی که بجای کمیز از وی خون آید و جالینوس گوید طبیعت وی بغایت گرم بود و در طعم وی تلخی بود و مجرب است با نمک بول و حیض براند.
اما خاماذاقی معنی آن غارالارض بود. دیسقریدوس گوید ورق وی مانند ورق غار بود و لون وی سبز بود و قضبان وی به اندازه یک گز بود و ثمر وی گرد بود و سرخ رنگ و پیوسته بورق.و ورق چون نیک کوبند و ضماد کنند صداع را ساکن گرداند و عصاره وی چون با شراب بیاشامند مغص ساکن گرداند و بول و حیض براند و چون زن فرزجه کند و بخود برگیرد همین فعل کند. جالینوس گوید قوت وی مانند قوت ذاقی الاسکندرانی بود و عبداللّه بن صالح گوید فرق میان ذاقی الاسکندرانی و خاماذاقی آن است که ورق ذاقی الاسکندرانی اول پهن بود و با قضبان بود و خاماذاقی و ورق وی کوچکتر بود و از قضبان جدا بود و باقی همه مانند یکدیگرند - انتهی . صورتهای مختلف که به این کلمه داده اند از قبیل ذاقی و ذاقنی و غیره همگی غلط و تصحیف است . اصل این کلمه دافنه یونانی است به معنی غار و رند و نزدیک سی نوع از این درختچه یا بُته در نزد گیاه شناسان معروف و مضبوط است .