جستجو
کد : DK-77469     

خاشاک


خاشه . (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). ساق علف و چوب و ریزه های باریک و خار وخس با خاک آمیخته . (برهان قاطع). ریزه کاه با خاک بهم آمیخته و خاشه . (شرفنامه منیری ) (فرهنگ شعوری ج 1 ورق 369). قذاة، عَذَب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). عقاقیر. (السامی فی الاسامی ). آشغال:
گفت با خرگوش خانه خان من
خیز خاشاکت از او بیرون فکن .

رودکی .