جستجو
کد : DK-70725     

حاذق


نعت فاعلی از حذق. استاد. (ادیب نظنزی ) (دهار). سخت استاد (ربنجنی ). ماهر. استادکار. نیک دان . زیرک . زیرک سار در کاری . اوستا.اوستاد. استاد با فطانت و دانا در کاری . کامل در فن .بلتع. بلنتع. (منتهی الارب ). مجرب . متقن . ج ، حاذقون .حاذقین . حذاق: استادان حاذق و عمله چابک ترتیب دادند. (ترجمه تاریخ یمینی چ طهران ص 420).
چونکه آید او حکیم حاذق است
صادقش دان کاو امین و صادق است .

مولوی .