جستجو
کد : DK-60809     

ثغور


ج ِ ثغر. پیشینیان (از دندان ).
  • سرحدها و دربندها میان کفر و اسلام: که بدیشان خللها را دریابد و ثغور را استوار کند. (تاریخ بیهقی ).
    بوم چالندر است مرتع من
    مار و رنگم در این نقاب و ثغور.

    مسعود سعد (دیوان ص 268).