جستجو
کد : DK-48621     

تاریخ


تاریخ . توریخ . نوشتن کتاب را. (منتهی الارب ). وقت چیزی پدید کردن . و در اصطلاح ، تعیین کردن ْ مدتی را از ابتدای امر عظیم و قدیم مشهور تا ظهور امر ثانی که عقب او است تا که دریافته شود بزمانه آینده و دیگر مدت ظهور این امر ثانی بلحاظ نسبت بعد مدت امر قدیم مشهور اول ... (غیاث اللغات ) (آنندراج ). سیوطی در المزهر بنقل از مجمل ِ ابن فارس آرد: تاریخ کلمه معرب است . جوالیقی در المعرب گوید: گویند «تاریخ » که مردم بدان وقایع را نگارند عربی محض نیست بلکه مسلمانان آنرا از اهل کتاب گرفته اند. تاریخ مسلمانان از سال هجرت شروع شد و در زمان خلافت عمر رضی اللّه عنه ثابت گردید و از آن پس تاکنون صورت تاریخی بخود گرفته است . بعضی گفته اند کلمه مذکور عربی است و از لغت «ارخ » بفتح همزه و کسر آن بمعنی بچه گاو وحشی اشتقاق یافته است ، اگر مونث باشد بنابراین وجه مناسبت تاریخ با این معنی آنست که مانند تولد بچه حادثه ای پدید می آید.و باهلی برای مردی که در بصره بود چنین انشاد کرد:
لیت لی فی الخمیس خمسین عیناً
کلها حول َ مسجد الاشیاخ ِ
مسجدٍ لاتزال تهوی الیه
ام ّ ارْخ ِ قناعها متراخی ...
و گفته اند «ارخ »(بفتح اول ) بمعنی وقت است و «تاریخ » بمعنی توقیت است . (المعرب چ مصر صص 89 - 90). مولف کشاف اصطلاحات الفنون آرد: «تاریخ » در لغت تعریف زمان است و گویند این کلمه مقلوب تاخیر است و نیز آنرا بمعنی غایت دانند، چنانکه گویند فلان تاریخ مردم خود می باشد یعنی شرف آنان بدو منتهی گردد و اینکه گویند این عمل در تاریخ فلان انجام شده است بمعنی اینست که در وقتی انجام شده است که بدان منتهی گردیده است ، و باز گویند که این کلمه عربی نیست بلکه مصدر مورخ است که معرب ماه روز میباشد، و اما در اصطلاح منجمین و غیره تعیین روزی که در آن امر مشهوری بین ملت یا دولتی آشکار شده یا آنکه در آن روز واقعه ترسناکی چون زلزله یا طوفان حادث گردیده باشد و برای تعیین وقت چه پیش از آن و چه پس از آن آنرا بدان نسبت دهند. و گاهی کلمه تاریخ بر خود آن روز و بر مدتی که بین آن روز و وقت مفروض است اطلاق شود. و سخنوران کلمه تاریخ را بر لفظی اطلاق کنند که حروف مکتوب آن بحساب جُمًّل آن روز را نشان میدهد . و گویند تاریخ نزد بلغا عبارتست از آنکه از جهت حدوث واقعه ای لفظی یا مصراعی را که بحسب حروف مکتوبه از روی حساب جُمًّل موافق تاریخ سال هجری از آن باشد، تاریخ آن قرار دهند. و احسن آنست که کلمه تاریخ مناسب باشد بدان واقعه چنانکه ابراهیم خان فتح جنگ، در بنگاله مسجدی ساخت و شخصی این مصراع را تاریخ آن قرار داد: «بنای کلمه ثانی نهاد ابراهیم » - انتهی . (کشاف اصطلاحات الفنون چ احمد جودت ج 1 صص 63 - 64). مولف کشف الظنون بنقل از مفتاح السعاده آرد: تاریخ در لغت عرب بیان زمان بطور مطلق است ، چنانکه در صحاح آمده گفته میشود: ارخت الکتاب تاریخاً و ورخته توریخاً» و گفته شده است این کلمه معرب «ماه و روز» است ، و در اصطلاح عرب تعیین وقت است برای نسبت دادن زمان به آن ، خواه گذشته باشد، خواه آینده و حال ... و نیز گفته شده است که تاریخ عبارتست از تعداد روزها و شب هائی که از سال یا ماه گذشته . (کشف الظنون چ 1 استانبول ج 1 ص 212).
... لفظ تاریخ را بعضی عربی دانستند و برخی معرب از یک لفظ فارسی ، و در کتب معتبره عربی تاریخ (با الف ) ضبط نشده بلکه توریخ و تاریخ (با همزه ) بمعنی تعیین وقت ضبط شده اما شکی نیست که تاریخ (با الف ) هم در عربی از قدیم مستعمل است و گویا مبدل تاریخ (با همزه ) است . (فرهنگ نظام ).
  • هر سال با نسبت به یک واقعه مهمه ای که ماخذ نسبت زمان و واقعات بعداست : تاریخ کاغذ من هزاروسیصدوچهل ونه است . (فرهنگ نظام ). مولف کشف الظنون آرد:... و گفته شده است شناساندن وقتی است به اینکه آنرا نسبت دهند به اول حادثه بزرگی که در میان ملت یا دولتی شایع باشد یا یک امر ترسناک یا از آثار سماوی یا ارضی که وقوع آن بندرت باشد که آن را مبداء تاریخ قرار دهند تا مقدار زمانی که بین آن حادثه و حوادث دیگری که در آینده وقوع یافته است و بخواهند آن را ضبط کنند معلوم سازند. (کشف الظنون چ 1 استانبول ج 1 ص 212). روزمه . سالمه . ماه روز. روزنامه . رقمی که زمان را نماید ، زمان وقوع واقعه ای :
    نبشته بر آن حقه تاریخ آن
    پدیدار کرده پی و بیخ آن .

    فردوسی .