(از: بی + همه + چیز) (در تداول عامه ) بی همه چی . که هیچ چیز ندارد از سجایا و محاسن اخلاقی . که فاقد سجایای اخلاقی است . که هیچگونه از اخلاق حسنه دراو نیست . آنکه هیچ صفت از صفات خوب ندارد. فاقد همه صفات خوب . فاقد صفات حسنه . دور از اخلاق نیک . که عهد و زنهار و دوستی نداند. سخت بداخلاق. (یادداشت مولف ).
(ق مرکب ) بی همه چیز میگویم ; (کنایه از) بی فکری دیگر پنهان کرده از شما. (یادداشت مولف ). بی قصد استهزاء و یا اضراری . (یادداشت مولف ). بی شوخی . (یادداشت مولف ).