متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
[ 859 ]
126
وقتى كه شنيد مردى دنيا را نكوهش مىكند ، چنين فرمود :
اى كسى كه دنيا را نكوهش مىكنى و حال آنكه فريفته نيرنگهاى او هستى و به دروغهايش دلباختهاى . آيا هم فريفته دنيا هستى و هم نكوهشش مىكنى ؟ آيا تو او را گناهكار مىشمارى يا او تو را گناهكار مىشمارد ؟ اين دنيا از كى عقل از سرت ربود و سرگردانت نمود ؟ از كى فريبت داد ؟ آيا به جايى كه پدرانت به خواب مرگ رفتهاند و پوسيدهاند تو را فريفته يا به آنجا كه مادرانت در خاك سرد غنودهاند ؟ چه بيمارانى را ، با دستهايت تيمار داشتى و چه دردمندانى را پرستارى كردى . برايشان شفا طلبيدى و از پزشكان ، اوصاف بيماريشان را پرسيدى . نه داروى تو بىنيازشان كرد نه گريههايت سودشان بخشيد . نه ترس تو فايدتى در بر داشت نه به خواست خود رسيدى و نه ، به نيروى خويش ، بيمارى از آنان دور ساختى . دنيا ، براى تو از او نمونهاى ساخت كه مرگ او مرگ تو را ماند . دنيا براى كسى كه گفتارش را راست انگارد ، سراى راستى است و براى كسى كه حقيقت آن را دريابد ، سراى عافيت است و براى كسى كه از آن براى آخرتش توشه برگيرد ، سراى توانگرى است و براى كسى كه از آن پند پذيرد ، سراى اندرز و موعظه است .
دنيا نمازگاه دوستان خداست ، مصلاى ملايكه خداست ، محل نزول وحى خداست ، بازارگاه دوستان خداست كه در آن كسب رحمت كنند و سودشان بهشت است . پس چه كسى دنيا را نكوهش مىكند ، در حالى كه ، دنيا خود نداى فراق در داده و خود و اهل خود را به نيستى هشدار داده ؟ محنت و بلايى را كه خود بدان گرفتار است ،
نمونه محنتها و بلاهاى آخرت گردانيد ؟ و به شادمانى خود آنان را به شادمانى آخرت راه نمود ؟ شب با تندرستى گذشت و بامدادان در سختى فراز آمد . هم ترغيب كند و هم بترساند ، هم بيم دهد و هم هشدار . پس ، فردا كه روز پشيمانى است ،
گروهى نكوهشش كنند و جمعى در قيامت بستايندش . زيرا دنيا به يادشان آورد و آنان نيز به ياد آورند ، با آنان سخن گفت ، سخنش را راست شمردند . اندرزشان داد اندرزش را پذيرا آمدند .