متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
( 45 )
23 گفتارى است از آن حضرت
اما بعد ، بىگمان امر الهى چونان قطرههاى باران فرود مىآيد و ، جهت يافته و سنجيده ، هر كس ، سهمى را بهره مىيابد كه بيش يا كم آن رقم خورده باشد .
پس هر كه از شما ، برادر خود را در مال و منال و نيروى بدنى و شخصيتى در
[ 39 ]
فزونى بيند ، مباد كه فريفته شود ، زيرا مرد مسلمانى كه دامنش به جنايت آلوده نباشد ،
تا هنگامى كه پستى و دنائتى شخصيتش را در هم نكوبيده باشد ، و همواره در بيم و هراس بر ملا شدن نقطهى ضعف خود روز نگذراند و فرومايگان را بر ضد خويش برنينگيزد ، تيراندازى را ماننده است كه با اولين تير پرتابش ، پيروزى كامل را اميد بسته است تا غنيمت چشمگيرى را نصيب برد و زيانها و باختهاى گذشته را جبران كند .
و چنين است انتظارى كه مسلمان پاك و نيالوده دامن از خداى خويش دارد و آن ،
يكى از دو نيكى است : يا فرارفتن به پيشگاه خدا كه ارزشمندترين چيزها در نزد خدا است و او به آن همه دست يابد ، يا برخوردارى از مائدههاى الهى در زمين ، كه در اين صورت ، هم خود و خانوادهاش از مال و خواسته برخوردار مىشوند و هم دين و شخصيت خويش را پاسدار باشد .
بىترديد ، فرزند و خواسته ، كشت دنيا ، و عمل صالح ، كشت آخرت است ، و گاهى خداوند اين هر دو را به اقوامى ارزانى مىدارد ، پس هشدارهايى را كه خداوند در خصوص خويش به شما داده است ، جدى بگيريد و ، به دور از هر بهانه تراشى و توجيهى ، از خشم او بهراسيد و خالى از هر نامجويى و ريايى ، كار كنيد ، كه هر كس براى غير خدا عمل كند ، خدايش به وى واگذارد .
دست يافتن به پايگاه شهيدان ، و همزيستى با سعادت يافتگان و همدمى با نيكان را از خداوند مسالت داريم .
( 46 ) اى مردم ، بىگمان هيچ كس هر چند كه مال و خواسته فراوان داشته باشد از خويشاوندان خود و دفاع و حمايت آنان به دست و زبان بىنياز نباشد .
چرا كه خويشان در پشتيبانى و آكندن شكافهاى زندگى وى به هنگام فرود آمدن بلا و حادثهاى كوشاتر از هر كس ديگر باشند ، كه به او دلبستگى بيشترى دارند .
در اين ميان كسى كه خدايش نام نيكى ارزانى دارد و مردم ، با صداقت ستايشش را لب گشايند ، بهتر از آنى است كه ثروتى كلان به جاى بگذارد و به ديگرى بسپارد .
( 47 )
در بخش ديگرى از همين گفتار مىفرمايد :
زنهار ، كه اگر كسى از شما در زندگى خويشاوندش رخنهاى از تنگدستى
[ 40 ]
بيند ، مباد كه از پر كردن آن دريغ ورزد ، آن هم به چيزى كه اگر بخشد يا دريغ دارد ،
او را فزونى و كاستى نياورد ، زيرا آن كه نياز وابستهى نيازمند خويش را به چيزى نگيرد و دست فروبندد ، در برابر دستهاى بسيارى را از يارى خود باز دارد و آن كه با پيرامونيان خود نرم و مهربان و بخشنده باشد ، دوستى خويشانش را تداوم مىبخشد .