جستجو
کد : DK-136964     

غائر


ماء غائر; آبی نهان در زیر زمین . (مهذب الاسماء). مقابل ظاهر.
  • فروشونده و در نشیب فرورونده . (غیاث اللغات ). به زمین فرورفته . (آنندراج ).
  • نشیب . (نصاب ) زمین پست . (غیاث اللغات ).گود. دورتک .
  • رجل غائر الی جبین ; مردی که درون شده باشد استخوان ابروی او. (مهذب الاسماء).