متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
( 276 )
156 گفتارى است از آن حضرت
سپاس خداوندى را كه حمد و سپاس را براى ياد خويش كليدى ، براى افزونى بخشش ابزارى ، و بر دادهها و عظمت خود ، دليلى قرار داد .
اى بندگان خدا بى گمان زمانه ، آيندگان را مىراند ، چونان كه گذشتگان را ، آن چه گذشت باز نمىگردد و آن چه در آن است جاودانه نمىپايد ، آخرين كنش زمانه كنش آغازين را ماننده باشد ، جريانهاى آن در رقابت با يك ديگراند ، با پرچمهايى آشكار . قيامت ، شما را چنان با خشونت مىراند كه ساربان ، شترهاى زايمان كرده و خشكيده پستانش را . پس هر آن كه خود را جز به خود مشغول دارد ، در امواج ظلمتها سرگردان مىشود و به ورطههاى تباهى فرو مىافتد و شيطانها او را در خط طغيانهايش به پيش مىبرند و زشتى اعمال او را در نگاهش مىآرايند . بدين سان ، پايان راه پيشتازان ، بهشت و انجام راه تفريط كنندگان ، آتش است .
( 277 ) اى بندگان خدا ، بدانيد كه تقوا دژى شكست ناپذير ، و هرزگى جايگاهى سست و فرو ريخته است كه اهلش را حراست نكند و بر پناهندگانش آغوش نگشايد . بدانيد كه نيش خطاها با تقوا كشيده مىشود و تنها با پاى يقين مىتوان راه را به پايان برد .
اى بندگان خدا ، خداى را ، خداى را او را در يابيد كه عزيزترين و محبوبترينش مىشناسيد ، كه بى گمان خداوند راستاى حق را بر شما آشكار كرده است و راههاى فرعيش را برايتان روشن ساخته است . و شما بر سر دوراهى شقاوت اجتناب ناپذير ، و سعادت جاودانه قرار داريد . پس در اين چند روزهى گذرا براى
[ 180 ]
روزهاى ماندگارى توشه برگيريد ، كه بر فراهم كردن توشهى سفر رهنمون شدهايد و فرمان كوچ يافتهايد و حركت را برانگيخته شدهايد ، داستان شما داستان كاروان بار افكندهاى را ماند كه روشن نيست چه زمانى فرمان حركت مىيابد .
( 278 ) هشدار آن كس كه براى جهان ديگر آفريده شده است ، با دنيايش چه كار باشد ؟ و آن كه به زودى ثروتش را باز مىستانند و تنها حسابرسى و رنجهايش براى او مىماند ، دارايى به چه كارش آيد ؟
اى بندگان خدا ، وعدههاى نيك خداوندى چيزى نيست كه دست كشيدن از آنها را بتوان ، و به آن چه او نهيش كرده است و عين شر است جاى گرايشى نيست .
اى بندگان خدا ، نگران روزى باشيد كه تمامى اعمال به دقت بررسى مىشود ،
زلزلههاى پياپى و بسيار به وقوع مىپيوندد و كودكان پير مىشوند .
اى بندگان خدا ، بدانيد كه بر شما كمينگاهى از درون جانهاى شما ، و بازرسانى از اندامها و نگهبانان راستگويى گماشته شده باشند ، كه بر تمامى اعمال و بر شمار دم زدنهاتان مراقبت دقيق دارند ، بى آن كه هيچ تيره شبى شما را در برابرشان بپوشاند ، يا دربستهاى ورودشان را راه ببندد . و بىترديد فرداى امروز بسى نزديك باشد .
امروز ، با هر چه آبستن آن است ، كوچ مىكند ، و در پى آن ، فردا پديد مىآيد .
تو گويى هر يك از شما به خانهى تنهايى و حفرهاى كه جايگاه فرود او باشد ، گام مىنهد وه از آن خانهى تنهايى ، جايگاه وحشت و سيه چال غربت آرى ، گويى هم اكنون آن صيحه بر سرتان فرود آمده است و آن ساعت سرنوشت فراتان گرفته است و شما در پى آن براى داورى تعيين كننده به صحنهى قضاوت آمدهايد . ديگر نه از آن توجيهات پوچ اثرى است ، و نه از آن بهانههاى نادرست خبرى ، اين حقايقاند كه شما را گريبانگيرند ، و جريانها كه به سوى خاستگاههاى اصلىتان مىرانند . پس از عبرتها پند گيريد ، از دگرگونيها عبرت آموزيد و از فريادها بهرهجوييد .