متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
( 171 )
103 گفتارى است از آن حضرت
اما بعد ، بىترديد خداى سبحان هنگامى محمد را كه درود خدا بر او و بر خاندانش باد برانگيخت كه هيچ عربى كتابى بر نمىخواند ، و وحى و نبوت را مدعى نبود . پيامبر در چنان جوى با يارى كسانى كه سر به فرمانش داشتند ، به پيكار با عصيان گران برخاست و با پيشگيرى از فرود آمدن فاجعهاى ويرانگر و محتوم ،
همگان را به سوى ساحل نجات پيش راند . در حركتش با حركت لنگان مدارا داشت و چندان درنگ مىكرد كه پاشكستگان را نيز به منزل برساند ، جز تبه روزانى كه خيرشان را هيچ اميدى نبود ، تا سرانجام همه را راه رستگارى نمود و انسان را در پايگاهى فراخور جاى داد . چنين شد كه سنگ آسيابهاى جامعهشان به گردش در آمد و نيزههاشان راست شد ( و كج زنيها در راستاى جهاد افتاد ) .
خداى را سوگند كه در هر لحظهى حركت رهايى بخش بعثت هماره آن را عامل پويايى و بالندگى بودم تا دشمن به كمال نابود شد و زمام بعثت استوار گرديد . در اين
[ 116 ]
راه و پيكار نه گرفتار ترس شدم ، نه به ناتوانى دچار آمدم و نه هرگز خيانت ورزيدم .
اينك نيز به نام خدا سوگند ياد مىكنم كه دل باطل را مىشكافم تا از پهلويش حق را بيرون كشم .