رها شدن بر گُردهی باد است و
با بیثباتی سیمابوارِ هوا برآمدن
به اعتمادِ استقامتِ بالهای خویش؛
ورنه مسألهیی نیست:
پرندهی نوپرواز
بر آسمانِ بلند
سرانجام
پَر باز میکند.
جهانِ عبوس را به قوارهی همّتِ خود بُریدن است،
آزادگی را به شهامت آزمودن است و
رهایی را اقبال کردن
حتا اگر زندان
پناهِ ایمنِ آشیانه است
و گرمْجای بیخیالی سینهی مادر،
حتا اگر زندان
بالشِ گرمیست
از بافهی عنکبوت و تارَکِ پیله.
رهایی را شایسته بودن است
حتا اگر رهایی
دامِ باشه و قِرقیست
یا معبرِ پُردردِ پیکانی
از کمانی؛
وگرنه مسألهیی نیست:
پرندهی نوپرواز
بر آسمانِ بلند
سرانجام
پَر باز میکند.
۲۱ آذرِ ۱۳۵۶
نیوجرسی
© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو