صورتاً صفت فاعلی دائمی است از یارستن ، مانند گویا و بینا اما استعمال کلمه در معنی اسم معنی است ومرادف توانائی
.
قوت و قدرت و توانایی و زهره و دلیری . (برهان ).قوت و توانایی و طاقت . (غیاث ). قوت و قدرت و توانایی و مقاومت و دلیری و شجاعت و جرات . (ناظم الاطباء). توانایی و قدرت . (جهانگیری ). تاب . یاره . (صحاح الفرس ). توانایی و طاقت و قدرت و یارگی . (آنندراج ) (انجمن آرا). قوت . (رشیدی ). توان . جرات . نیرو:
ای خسرو مبارک یارا کجا بود
جایی که باز باشد پرید ماغ را.
دقیقی .