جستجو
کد : DK-66486     

چاپلوس


متملق ریاکار. چرب زبان . کسی که گفتارش مخالف پندار و کردار وی باشد. آنکه به تو از تعظیم و مهربانی قولی و فعلی آن کند که در دل ندارد. کسی که به شیرین سخنی و چرب زبانی مردم را بفریبد. ذَمَلًّق; مرد چاپلوس و مرد سبک تیززبان . (منتهی الارب ):
مکن خویشتن سهمگین چاپلوس
که بسته بود چاپلوس از فسوس .

ابوشکور.