صحرانشین . بادیه نشین .اهل وَبرَ. و بری . بَدَوی . مقابل شهرنشین و دِه نشین . مقابل تخته قاپو.
کنایه از طوایف و قبایلی که زندگی ایلی دارند و همه فصول سال را در بیابان و زیر چادر بسر میبرند و غالباً بکار گله داری وگوسفندچرانی مشغولند و در طلب آبشخور اغنام و احشام خود از نقطه ای بنقطه ای میروند و ییلاق قشلاق میکنند.