جستجو
کد : DK-201538     

واپژوهیدن


دوباره تفحص و تفتیش کردن . باز تحقیق نمودن و بازجستن . (ناظم الاطباء). کاویدن . بحث . (تاج المصادر بیهقی ). تنقیر. (مجمل اللغة). تفتیش . (دهار) (مصادر زوزنی ). تفحص . (دهار) (مجمل اللغة). ادامه . (منتهی الارب ). فحص ; نیک واپژوهیدن . (مجمل اللغة) (تاج المصادر بیهقی ). افتحاص . (مجمل اللغه ) (مصادر زوزنی ). جَس ; واپژوهیدن خبر. فر; واپژوهیدن از چیزی . (تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به «وا» و پژوهیدن شود.