جستجو
کد : DK-201715     

واجب موسع


واجب به اعتبار وقت آن دو قسم است : واجب مضیق و واجب موسع. اگر زمان واجب زائد بر آن باشد واجب موسع نامیده میشود و زمان آن را ظرف مینامند مانند نماز ظهر که وقتشان از ظهر است تا غروب . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). واگر وجوب متعلق به وقت بود و آن وقت زاید بر فعل باشد آن را واجب موسع خوانند و توسع شاید که در جمع عمر باشد همچو حج و قضاء فائت که مکلف را تاخیر در اینها مادام که ظن فوت نباشد جایز است و شاید که در وقت معین باشد همچو نماز صبح که وقت آن صبح صادق است تا طلوع آفتاب . و علما را در واجب موسع خلاف است بعضی از اصحاب شافعی گفتند این واجب موسع نیست بلکه وجوب مختص است به اول وقت و اگر تاخیر کند قضا باشد و بعضی از اصحاب ابی حنیفه گفتند وجوب مختص است به آخر وقت و اگر در اول وقت بگذارد مستعجل بود همچو کسی که زکوة را پیش از حولان حول بدهد و کرخی گفت آنچه در اول وقت موقوف باشد اگر مصلی در آخر وقت بر صفت تکلیف بماند آنچه او گذارده بود واجب بوده باشد والا سنت بودو بعض متکلمان را مذهب آن است که واجب در اول وقت فعل است یا عزم . اما در آخر وقت فعل متعین شود. مذهب ابوالحسین بصری و جمهور اصحاب آن است که مکلف مجهز است در ایقاع فعل در اجزاء آن وقت . و این قول بهتر است ، زیرا که بعضی از اجزاء وقت را بر بعضی دیگر اولویتی نیست . وجه سوم : نسبت با مکلف چنانکه اگر متناول کل واحد من الافراد مکلفان بود به تعیین ، همچو صلوة خمس . یا متناول واحد معین همچو تهجد که مخصوص برسول (ص ) بود، آن را فرض عین خوانند. و اگر متناول بعضی غیرمعین بود همچو جهاد، آن را فرض غیر کفایه خوانند و فرض علی الکفایه گاه بود که بر کل واحد واجب شود، چنانچه هر طایفه ای گمان برند که غیر ایشان بدان قیام نموده و گاه باشد که از همه ساقط شود، چنانچه به هر طایفه ای گمان برند که غیر ایشان بدان قیام نموده . (نفائس الفنون ص 112). و رجوع به واجب و واجب مضیق شود.