جستجو
کد : DK-201533     

واایستادن


بازایستادن .واایستدن . واایستیدن . واستادن (در تداول عامه ). امتناع . توقف . وقوف . اقلاع . احجام : اقصام ; واایستادن باران و تب . ارقاء; واایستادن خون و اشک . (تاج المصادر بیهقی ).
  • واایستادن از چیزی ; نکردن آن .