نعت فاعلی از هَدْر. رجوع به هدر شود. (از اقرب الموارد).
شتر بابانگ. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مرد بی اعتبار. (منتهی الارب ). ساقط. افتاده . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). شیری که زبرین آن سطبر و چغرات باشد و زیرین آن تنک و زرداب شده باشد، و این پس از ترش شدن گردد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ، هدَرَة. (اقرب الموارد).