جستجو
کد : DK-189012     

نابینا


کور. (آنندراج ). ضریر. اعمی . عمیاء. اکمه . محجوب . کفیف . مکفوف . (دهار). ضراکه . ضریک . مطموس . طِلّیس . عش . اعشی . (منتهی الارب ). آن که بینائی ندارد. آن که چیزی نمی بیند. مقابل بینا:
آن که زلفین و گیسویت پیراست
گرچه دینار یادرمش بهاست
چون ترا دید زردگونه شده
سرد گردد دلش نه نابیناست .

رودکی .