جستجو
کد : DK-188975     

نابهره


نبهره . زر قلب ناسره . (برهان ) (انجمن آرا)(جهانگیری ) (فرهنگ نظام ). ناسره و نبهره . کاسد. نارایج . (شعوری ). نبهرج معرب آن است . (انجمن آرا) (آنندراج ). زر ناپاک . ناروا.
  • بزرگ. عظیم . (برهان ) (شعوری ) (غیاث اللغات ) (جهانگیری ) (نظام ). چیز عظیم و بزرگ. (انجمن آرا) (آنندراج ). سترگ:
    که واویلا عجب کاریم افتاد
    به سر نابهره دیواریم افتاد .

    جامی .